یکشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۹

صدای نور

صدای نور

تا آنزمانیکه کهنه تر از پار میشوم
بــــــر بال آرزو همگی بار میشوم

اندیشه را زآتش شوق موم میکنم
بهر زبان نرم خود همکار میشوم

ای آفتاب زنگ سحر های من شدی
من با صدای نور تو بیدار میشوم

او با نماز و ریش به تشویش میرسد
من از می معانی خدا دار میشوم

در ماجرای کشمکش حیله وجنون
درویش را رفیق و طرفدار میشوم

هیچ نظری موجود نیست: