سه‌شنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۹۶

خانه تکانی





خانه تكاني

نگاه به دشت بدوزيد كه لاله گون باشد
و خون عشق بهارينه در جنون باشد

تو خانه خانه تكان ده قدم قدم بردار
كه زندگاني كنون سبز در برون باشد

نمو بده خوشي رابه قدر سبزه وسرو
بمان كه زاهد بدبخت خودزبون باشد

سروش عشق رسيده به ريشه ريشه دگر
بهشت نقد و ميسر ترا كنون باشد

صداي جوشش گل را به واژه ها دادم
كه دلنويسي مشكين در اين متون باشد
منير سپاس نا چيز
٢٥.٣.٢٠١٧

شنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۹۶

عشق سبزینه ، نخستین غزل ۱۳۹۶ منیر سپاس بلخی

-->
درود بر دوستداران باغ  وتازه گی، اینک نخستین  غزل  سال ۱۳۹۶ پیشکش  شما .


عشق سبزینه

باغ  ز  تـوفان  گُل  باز بهــارینه شُـــد
کلک هنر در  نگه نقش و نگارینه شد

مشک  طراوت  دمید در  نفس  زندگی
عشق به  دامان  خاک آمد و سبزینه شد

در چمسنتان رسید روشنی در روشنی
در نگهم  آسمان  نهضت آیینه شُـــد

دست  خداوندگار باز رسانده سروش
تازه گی درلحظه ها دلبر دیرینه شد

هر سو قناری به ساز  باغ  شکاری  به ناز
صید وصیاد پیش هم ازخود و بی  کینه شد
منیر سپاس  ناچیز
۲۵.۳.۲۰۱۷

دوشنبه، اسفند ۳۰، ۱۳۹۵

فتح بهار با گل خندان

گام گُشا سوي باغ فصل بهاران رسيد
بوي خوشش را شنو،مست وغزلخوان رسيد

خاك به تسخيرعشق از سپهی يورش است
فتح بهار شـيرين با گل خندان رسيد
منير سپاس ناچيز 

19.3.2017

گل سرخ مزاري شو 1396

بهار آمد بهاري شو

تو همخوان قناري شو

شنو راگ بهار عشق

گل سرخ مزاري شو

.. منير سپاس ناچيز
٢٠.٣.٢٠١٧
سال نو ، نوروز نو براي همه بهاردوستان خجسته باد!

جمعه، اسفند ۲۷، ۱۳۹۵

بهار و پرنده

              بهار  و پرنده

پرنده درد و غمش  را  به آسـمان  خواند
و یا به شاخه و برگ  وبه آشیان خواند

بهار وقتی  که آید به جوش گُل  ها  باز
نوا وطرز شگفتن  به  چشم  مان خواند

ز یکسو باد بهاری  ز یکسو ساز قناری
نوید باده  گساری به  می کشان خواند


بهار عید طراوت بود به بزم طراوت
سرود سبز  محبت به عاشقان خواند

ز خاک بر  لب ناهید تا  هنوز آهنگ
چه عاشقانه سرودش به  کهکهشان خواند
۱۷.۳.۲۰۱۷
منیر سپاس  ناچیز

پنجشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۹۵

رویش

بهارينه شويد
رويش به جوش آيد
مستي به هوش آيد
بيرون بهار دلكش
بس ديده نوش آيد
اين فصل پاك و تازه
بس با سروش آيد.
منير سپاس ( ناچيز)

جام می بهار

ساقي بردبه باده اي غصه اي روز گار را
چون بدهد به لحظه ها جام مي بهار را
منير سپاس ناچیز

بهار دام صياد

بهار دام صياد


گل نغمه خواند جشن بهار است
جوش شگوفه در شاخسار است

عطر فرشته از كــــوي دلبر

برگل سوار است بر گل سوار است

شوق شگفتن در آب و خاك است

سردي به ذوب هر آبشار است

داغ دل من در حســـرت فهم

اي نازنينان در لاله زار است

دست نگارين صياد احساس

دل دادنم را او در شكار است

منير سپاس نا چيز

١٦.٣.٢٠١٧

صورتگر بهار

نسيم بادنوروزي
نفس نازصورتگر بهار
در نگاه نفس ها
وزيده باد!
منير سپاس نا چيز
١٦.٣.٢٠١٧

دوشنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۹۵

حرف مفت

حرف مفت
       
مشت غبارعشقم و ديگر نميشوم
در قيدسطروگفتن ودفتر نميشوم

آزاد در فضاي صفا سير ميكنم
درچشم هاي خيره ميسر نميشوم

گاهي به خاك سر بنهم گه به آسمان
هیچم ولی به  هستی مکرر  نمیشوم

آیینه خیال بدست دلم   همیش
منکه  حریف ظرف سکندر نمیشوم


از عشق درغزل به خدافيض برده ام
با حـــرف مُفت  روز برابر  نمیشوم

منير سپاس نا چيز
١٢ مارچ سال ٢٠١٧

جمعه، اسفند ۲۰، ۱۳۹۵

عود آه ، منیر سپاس



آه از دل  من  همچو  عود  است
خوشبویی  عشق شنو شُنُود است

افتیده  به آتشی   شیرینی
در سوز مُدام تار  و پود است
۵.۳.۲۰۱۷
منیر سپاس  ناچیز


شاه چاره گر ها

دلی در زندگی  صـــد  پاره  دارم

در این بودن که من  یکباره دارم


برای درد  خود از لطف  امُید

ز شاه  چاره گر  ها  چاره دارم

منیر سپاس  ناچیز

۵.۳.۲۰۱۷

چهارشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۹۵

حمله برشفاخانه ۴۰۰ بستر کابل

از دست بي كفايتي
....
....
باز كابل به خون مهمان است
وحشيان قاتل مريضان است
كه شفاخانه هاي كابل ما
ديگر امروز گلوله باران است
منير سپاس ٨.٣.٢٠١٧

8 march 2017

هر زن مادر نیست اما هر مادر ، زن است و هر روز، روز مادر است امروزرا به نام زن کرده اند ایکاش از روز های تشریفاتی به احترام و محبت واقعی به زن ، گذار کنیم به همین بهانه چند سطر سرودم تا در تهنیت گویی به بانوان عزیز تغافل نکرده باشم
زن اي ماه زندگي
اي درد كامل رويش
در وجودت زندگي آماده شد
از تو بر روي زمين
اينقدر انسان زاده شد
انسانيت پرورده اي
تو درخور هر احترام ،شايسته تجليل ها
هر روز با حرف خوش و درك ونشاط و خنده اي
منیر سپاس ناچیز ۸.۳.۲۰۱۷

یکشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۹۵

یاد سراپا

یاد سراپا

آهوی  دلیرم  که  به  صحرای تو باشم
دارم  نه  رهایی  که  به سودای  تو باشم

ختم است همه آرزو  و خواهش  جانم
خواهنده به صد  شوق و تمنای تو باشم

گاه  مستی گهی حُزن گهی لطف گهی قهر
در نزد  خود  و  گیتی  معمای  تو باشم

دانم  که  مرا  خشک  کند  مسند هوشم
آن به  که خس  موج  به دریای  تو باشم

ای عشق  ز من بردی همه  هویت  منرا
در یادِ تو  من  یاد سراپای  تو باشم

ناچیز   منیر سپاس
۵.۳.۲۰۱۷