یکشنبه، آذر ۰۹، ۱۳۹۹

نهال تنهایی

نهال تنهایی
 زندگانی شعر هایم را نخواند
چون رفیقی در کنار من نماند

لحظه ها در سر زمین چشم من
نخل تنهایی و خلوت را نشاند

دست جز امید من از آن کران
از بر من غصه ودردم‌نراند

تا که بینایی به چشم دل رسد
قطره قطره دم بداد و خون چکاند

تا بریدم دل ز مردم یاورم
در براحساس هایم گل فشاند

گرچه پاییزم به فصل روزگار
 در نگاهم پلک زدنها تازه ماند
منیر سپاس ۲۷.۱۱.۲۰۲۰

یکشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۹۹

نارسیدن ها

جنگل به پای یک گل مریم نمیرسد
ابحار بر فنائی شبنم نمیرسد

صد ازدیاد صحبت بیدرد و خود پرست
بر یک نگاه  بخشش حاتم نمیرسد

از حرف مفت همدلی ، امید کم بکن
گفتن  به سهم نیکی مرهم نمیرسد

دیدار دوستان موافق ، بهشت نقد
دانش غنیمتی ،که هر دم نمیرسد

ما مست از  نگاه خوش ساقی می شویم 
کاین فیض جز به  می کش محرم نمیرسد
منیر سپاس

آگهی و آبرو

آگهی و آبرو
یک قدم غافل شدن صد سال راهت دور کند
گوهر ‌آگاهی را از لحظه هایت چور کند

آبرو خواهی ز شوق ثروت اندوزی گذر!
زر پرستی ها ترا بر سوی خود مجبور کند

گنبد مینایی را تسخیر کن با پر عشق
در هوای عشق بودن ، آخرت منصور کند

چادر شب را به چشم خود بیندازای رفیق
عیب دیدن های مردم ، شخصیت منفور کند 

خشک اندیشی چه زهر پر ضرر دارد مپرس
گوش را کر، جان بی حس، چشمها را کور کند
منیر سپاس ۱۵.۱۱.۲۰۲۰