عید

عید

به تقويم حزين ما خوشي از عيد مي آيد

ز جشــــن نور، طرف زندگي اميد مي آيد

به اکناف نگاه و لحظه ها غمها رها باشد

ولی از هر سرور بر غصه ها تبعید می آید

الا اي ساکنان شب ز رخت خفتنت فردا

بدان آخر که پيش پنجره خورشيد مي آيد

زبزم اختران  آسمان شب   برای ما

صداي دلکش آن خوش صدا ناهيد مي آيد

سخاوت کن محبت را بدست همنفس هرجا

کزآن ازشــــــــهر اذهان رفتن تردید می آید