جمعه، تیر ۲۷، ۱۳۹۳

عطر انسانی


آنچه اینک سرودم با شما عزیزان تقسیم می کنم ملامتم نکنید ، اگر با زمان و وقت گاهی هستم  و گاهی نیستم.

عطر  انسانی
به هر سو سکه غصه و اعتبار ، غم است
قــــرار ما همه در دست بیقرار غم است

چسان تعفن بُغض است عطر انسانی
تمام زندگی مدیون انتظار غم است

خرد به تربت انفاس ما خوشی ندهد
تپش به خون دگر بینکه هُشیار غم است

مرا ز  خندهء گریه و زخم اشک مگو
ز بسکه جسم نفس صید باربار غم است

سرود و شادی و عید و امید می دانم
ز جنس هویت هستی  و از  تبار  غم است

گهی به چرخش مستی  زغم فرار  کنم
گریز من همه در  دام و در شکار غم است
منیر سپاس
18 جولای سال 2014 میلادی

هیچ نظری موجود نیست: