روزگار وحشت
آدم امروز هر ســـــــو بینی تاجدار وحشت است
کشته است
وجدان خود را هوشیار
وحشت است
از برای بعضی شان
لذت به ددنیا قحط بود
کاین چنین فاعل و
یار و بیقرار وحشت است
زندگی مانند من در
چرخش روز وشب اش
سوگوار و سوگوار و
سوگوار وحشت است
عاشق انس و محبت ،
یاور بیچاره گان
غرق اندر
مهربانی رستگار وحشت است
قرن چند وچون آنرا
من نمی دانم ببخش
در نگاهم این
زمانه روزگار وحشت است
منیر ناچیز
30.08.2015