پنجشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۹۶

درد خانهء درد

تاکجا؟
دردا که درد خانهء درد است شهر ما
هر سو هوای زندگی زهراست بهرما
منیر سپاس ناچیز

دوشنبه، مرداد ۰۲، ۱۳۹۶

قتل عام

-->

قتل  عام

 

گهی  سریع و گه آهسته  قتل عام شدیم

گهی به  پاکی شهید و  گهی  حرام شدیم

 

زدیم به هرسو سرخویش لیکن از  وجدان

برای تبرئه ها  رفع اتهام شدیم ؟

 

ز  جرئت  من و تو  اعتراض گم گشته

در این ستمکده خاموش گشته رام شدیم

 

چگونه سنگ صبور یم  و  جابجا  مانده

به زندگانی  پُر  و خالی از قیام شدیم

 

کی را مقصیر حالات زندگی دانیم؟

چرا به  نوبت  خود  باعث دوام شدیم

منیر سپاس  ناچیز

۱.۳.۲۰۱۵

جمعه، تیر ۳۰، ۱۳۹۶

روزگار


روزگار

روز شبرنگ آشکار شده
فکر  تاریک ، اعتبار شده

روشنی  نیست  در نگاه امروز
سُرمه در  چشم روز گار شده

زخم  نفرت  زمین چنان  خورده
پیــکر ش  خیلی  داغدار شده

بار  دنیا ی دون به دوش  ما
جان  اندیشه را سوار شده

شش طرف دام وحشت و تشویش
هر نفس  عاری  از قرار شده
منیر سپاس ناچیز
۲۱.۰۷.۲۰۱۷ 

چهارشنبه، تیر ۲۸، ۱۳۹۶

هنر درد Schmerzen Kunst


هنر  درد   Schmerzen Kunst

مسافر زندگی  ام
کوله  بارم
درد  سفر میباشد
خیلی صاحب هنرم
در دلم غصه  و  بر چهره  پُر از خنده  منم
خود سراسیمه  و
دلداری  دهم  مردم  را
بی حساب  تیغ  جدایی  خورده
ولی در  حرف  و سخن  معلم  پیوند  منم.
منیر سپاس  ناچیز
۰۹.۰۷.۲۰۱۷

Ich bin ein Reisender.
Auf meinem Rücken trage ich die Schmerzen
 von meiner Reise.
 bin aber ein sehr guter Schauspieler und beherrsche die Kunst
 die sorgen in meinem Herzen zu verstecken.
 Vor den Menschen Bin ich voller lachen und Freude und gebe Ihnen den Rat, sie sollen nicht traurig sein. 
Ich habe eine unbezahlbare Klinge von Verlassenheit und Trennung erhalten aber bin auch ein Lehrer für das zusammen sein.
Monir Sepas Naachiz

یکشنبه، تیر ۲۵، ۱۳۹۶

نوازشها

-->
؟؟؟؟

از  نگاه  زندگی  دیگر نوازشها  چه شد؟
شادمانی از دل وقت زمان  ما چه شد؟

هرطرف کابوس بینی حرفه ای بستر شده
پرنیانی  خواب دیدن  همره رؤیا چه شد؟
منیر سپاس ناچیز
۱۶.۷.۲۰۱۷

جمعه، تیر ۲۳، ۱۳۹۶

احساس ناجوان

گاهی  احساس  نا  جوانی  می  کند  ودر  نیم  راه  تنهایم  می  گذارد  نمیشود  که هر  روز  با  احساس  نوشت دست  خودم  نیست  ای دوست  خواننده  ای  مهمان  اشیان  خیال  تو  مرا  درک  می کنی میدانم  تنهایم  نمی  گزاری  مروری بر  سروده های قبلی  ام بکن  تا با  عالم  احساس  من  بیشتر آشنا شوی  من با  خواهم  نوشت  .

یکشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۹۶

آیینه و من

آیینه در حضور نگاهم  زمن تهی است. منیر سپاس

اندیشه

آزادی اندیشه به پندار توباشد.
منیر سپاس

زمزمه ای درد

درد ات  را

در  دنیا  کسی زمزمه  نمی کند

ترا بهانه  گرفته

آه خود را فریاد می  کند

هر کس برای درد  خودش  گریه  می  کند

منیر سپاس  ناچیز

۰۹.۰۷.۲۰۱۷


جمعه، تیر ۱۶، ۱۳۹۶

G20


دوستان عزیز! امروز ۲۰ غول که در حقیقت ۴۵ سر اند در شهر هامبورگ آلمان کله به کله می شوند این گروه هیچ نوع مشروعیت حقوقی و بین المللی ندارند میخواهند برای جهان کاری بکنند برای افریقا کاری بکنند و افریقا خود نماینده ای در آن ندارد امیدوارم بعد از این ملاقات ها سلاح بیشتر فروشض نشضود جنگ ها بیشتر شعله ور نشوند محیط زیست ما آسیب بیشتر نبیند ولی وقتی ترامپ و بلی گویک های شان را می بینم نا امید میشوم دیو ودد امریکایی هر آنچه دلش خواست می کند و حالا بسیار خوب می فهمیم که جهانخوار گفتن اینها که در کودکی هایم شنیده بودم درست از آب بیرون برآمد

پنجشنبه، تیر ۱۵، ۱۳۹۶

اﻣﺘﺎﻥ ﭘﻮﻝ


اﻣﺘﺎﻥ ﭘﻮﻝ

بدون عشق دعا كرديم و قبول نشد
توگويي هيچ يكي امت رسول نشد

تما م شخصيت ﻣﺎ به آشكاري خود
جدا زمكر و فريب و بدون پول نشد

چيزي به نام گلو پاره گي ست آزادي
براي سنجشي ،انديشه در سلول نشد

كي نعش آدميت رابرد به دوش دلش
که بیخیال  چنین  دیو  ودد  و غول  نشد

زمانه عاشق مكر است در لباس دروغ
دقيقه هاي نفس صادقانه هول نشد
منير سپاس ناچيز 
٥.٧.٢٠١٧