پنجشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۹۶

پرسش های خوشباوری


پرسش های خوشباوری

در محوطهء ناخوشی ها عید چه باشد؟
اُمید بـرای  غـم  تردید  چه  باشد؟

حاجی مگراز کوچه ای احساس گذشته؟
بیباک  چنین بر در تقلید چه باشد؟

نادانی  چه رسمی ست که خونخوارترینها
در دور زمین خیلی به تمجید  چه باشد؟

تا  چند دل ساده به قربانی  مکر است؟
از مصدر خوشباوری تا کید چه باشد؟
منیر سپاس  ناچیز
۳۱.۰۸.۲۰۱۷
-->

سه‌شنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۹۶

Eid qurban 2017


عید قربان در راه  است  مسلمانان  قربان  و قربانی  ای  عید اند منکه  گوسپندی  گیر نیاوردم میخواهم  خواهشات  دنیوی  و  شوق  های  نفسانی خود را  ذبح  کنم  .  خوشا به  حال کسی که در راه  عشق  حقیقی  خود را قربان  کرده و خود  عید شود.

شنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۹۶

یورش به مسجد در خیرخانه ای کابل


دیگر به  حال  مردم ما
با چشمان  خشک
باید گریست
اشکها  تمام
خونها در جگر
سوخته
فهم  ها در غفلت
  غرق
احساس ها در تعصب نمودار
آه سرد در لهیب سینه ای سوزان  خویش دارم
باشنده ای افغانستان ام
یک دستم  سنی
یک چشمم شیعه
یک گوشم  هزاره 
یک  پایم تاجک
یک بازویم پشتون
یک پیشانی سجاده
ویک  قلب  انسان دارم
بدون اینها معیوب  ترین آدم روی  زمینم
گناه کیست؟
دیروز سرباز وطن ، مجاهد  یا اشرار
بعد تر طالب و القاعده
امروز  داعش
ترورمان  می  کنند
و هنوز که هنوز  است  بیدار نشدیم
برای دزدی ها بزرگ
مارا بجان  هم  انداختند
خانه  را آتش  زدند
یا باید بمیریم
یا فرار کنیم  یا تسلیم چرخنده گان سرمایه وسود شویم
باید به  حال  خویش
با چشمان  خشک باید گریست
ناداریم.
منیر  سپاس
۲۵.۸.۲۰۱۷

چهارشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۹۶

اين چنين


اين چنين
زندگي پايمال غم تا چند؟
نقد اميد ها كم تا چند؟

دل و چشم و نگه تا جيگرم
در بر اشك و خون، نم تا چند؟

در هواي كه سود سرمايه ست
تا كجا ميخوريم سم تا چند؟

شهر از خلوتم گريزان است
واهمه ميدهد وهم تا چند؟

عشق آهوي دشت زندگي است
از پلنگ زمان،  رم تا چند ؟
ناچيز منير سپاس
٢٣.٨.٢٠١٧

یکشنبه، مرداد ۲۹، ۱۳۹۶

مزه ای زندگی


مزه ای زندگی

گاه خوشی  گاهی درد را خوردیم
گـــــرمی  آه ســرد  را خوردیم
از تمامی  سُـفـــره  های نفس
مزه ای  پهن طرد را  خوردیم
ناچیز منیر سپاس
۲۰.۰۸.۲۰۱۷

برای زادگاه خورشید و من



برای زادگاه خورشید  و  من
اي ميهن زيباي من  آزاد ميخواهم ترا
مانند کشورهای خوب آباد میخواهم ترا

از سرو زيباتر تويي از خلد رعناتر تويي
چون قد پامير ت همیش  شمشاد ميخواهم ترا

اي زادگاه مولــوي اي گلستان بوعلي
با دانش و عرفان و عشق دلشاد ميخواهم ترا


روباه كوچنده و دزد ، گرگان جانت گشته اند
در پایداری میهنا  ایستاد  میخواهم ترا
۱۹ اگست سال ۲۰۱۷
منیر سپاس ناچیز

چهارشنبه، مرداد ۲۵، ۱۳۹۶

مجلس ترحیم نور



مجلس  ترحیم  نور
روزی فرا  میرسد
که آفتاب  خواهد  مُرد
گرمایش گیتی مانند  عشق  به پایان خواهد رسید
دستها مانند  دلها  ی  امروزین
سرد  خواهند شد  و توان  دعا  و بلند  شدن  نخواهند داشت
زمین  سرد ترین  کوره  ای ناهمی  خواهد  بود
دیگر کسی  آه سرد  را  نخواهد  شنید
گوشها  و چشمها
 یخبندان  احساس  خواهند  بود
آسمان آبی  از  نگاه ها
نا پدید
نه عید  نه  روز  ونه شب
همه سو سردی  حکمفرما  خواهد بود حتی رنگ  خون سپید  خواهد شد
ابرستان بارش
یک قطره  اشک نایاب  خواهد  بود
آفتاب  خواهد  مرد 
چرخ مجسمه ای  خواهد بود  تا  انفجار  ایکس  دیگر
قدرت  انتحار  مهار  خواهد  ماند.
منیر سپاس  ناچیز
۱۶.۰۸.۲۰۱۷

یکشنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۹۶

ستانیدن

-->
ستانیدن

تا زندگی  زقلبم  پاداش  میستاند
از  گام هر نفس غم شاباش میستاند

هرذره نوحه خواند مرد شنیدنش کو؟
با هر جهیدن این عمر صد لاش میستاند

از دل مخواه قراری سودی ندارد ای جان
رسوایی  مــحبت اوباش  میستاند

مفت نیست زنده بودن در جنگل توٓحُش
ایستاده گی بودن ،پرخاش  میستاند

در چشم ناپدید است درجانها شدیداست
ترسیم کردن  درد ،   نقاش  میستاند
منیر سپاس ناچیز ۱۳.۰۸.۲۰۱۷

سه‌شنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۹۶

سرشت میهن

غصه دارد اختیار و سرنوشت میهنم
واژه ای کشتن وقربانی سرشت میهنم
منیر سپاس ناچیز 
۸.۸.۲۰۱۷ اس ناچیز

شنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۹۶

ساز غصه

-->
ساز غصه

جدایی هر چه  گردد  بیش ، محبت  کم  نمی  گردد
اگر عشق  است بخت دل  سعادت   کم  نمی  گردد

امُــید دردمند  ما  به ســاز غُصه  مـی رقصد
که غم داند از این مستی  خوشی  ماتم نمی گردد

به هستی مختصر بودن پدید آید  و  گم  گردد
فنا در هر سحر  بودن کسی شبنم  نمی گردد

بعید است درک  عشق و  زندگانی فهم زاهد را
             زهر نُطق اش  شود  معلوم که او آدم  نمی گردد

به زخمی که فریب و مکر دوران میزند پیهم
به  جز زهر دروغ  نودلی  مرهم نمی  گردد
منیر سپاس  ناچیز
۵.۸.۲۰۱۷

پنجشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۹۶

ضرب المثل جاپانی

از سنگ سفید در بین برنج باید ترسید نه  از سنگ سیاه.