بی حسابی
عشق خواهی ز صبر و تاب گذر
شدی عاشق برو ز خواب گذر
گاه حسرت گهی خوشی داری
غصه می نوش و از شراب گذر
بین هستی و نیستی پرده ست
خوش خوشان رفته از حجاب گذر
دل همدل گهی گهی میخوان
زین همه کاغذ و کتاب گذر
تا شوی بی حساب با هرچیز
در رهء عشق از حساب گذر
ناچیزمنیرسپاس
۱۴.۱۱.۲۰۱۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر