جمعه، اسفند ۰۶، ۱۳۹۵

دامان ترنم

درود بر دوستان ؛ سلامتی به همه ای تان آرزو میکنم اینک باز هم بر روی کاغذ رنگی از احساس دلم را ریختم و با شما شریکش میکنم

دامان ترنم

دل به دامـــان ترنم شادمانی می کند
زنده گانی زنده گانی زنده گانی می کند

دست مســتی درحقیقت درخیالم هر کجا
خوش خوشان ازخُم مهرش می کشانی می کند


شوق میآید به زور عشق در پهلوی من
غُصه هایم را گرفته یار جانی می کند


خیره خیره مینگرم کاین خوبی های یار من
در سرایش فکر من را کلک مانی می کند


باز باران سعادت باغ جان را میرسد
تا غزل گفتن خیالت دُرفشانی می کند

۲۴.۲.۲۰۱۷
منیر سپاس ناچیز

دوشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۹۵

حاکمیت گرگان

اگر نالم فقط از خويش نالم
به اين نا مرديي انسان ببالم؟

چسان گرگان شدندحاكم به گيتي؟
مپرس از درك و فهم و روز و حالم

منير سپاس ( ناچيز)

جمعه، بهمن ۲۹، ۱۳۹۵

به عاشقان مي معنويت

به عاشقان مي معنويت

 

 

هر كه نوشد باده ازانگور عشق
از خــــــرد ببريده اهل دل شود

موج گردد بحر مســـــتي راچنان
رقص رقصان صاحب ساحل شود
منير سپاس

17.2.2017

چهارشنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۹۵

کمین پاکیزه

کمین  پاکیزه

میان  این همه رهرو رهء جدا  دارم
به پشتوارهء پندار  خود چها  دارم

به جای بخت لگد مال خود همه خندم
که تا کنون به بیچاره گی  عزا دارم


به هرکه هرچه رسید یا به چال دزدی کرد
در این معامله  دارا  منم، خدا دارم

ز ذهن  ابــــر  بریزد سرایش فکرم
هزار  جلوهء نو  در بر فضا  دارم

چقدر حیله  دگر در  کمین پاکیزه ست
دلی شکسته ولی زنده  از  وفا دارم
منیر سپاس  (ناچیز)
۸.۴.۲۰۱۵
ساعت ۱:۴۵ شب

سه‌شنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۹۵

همرهء درک

همرهء درک

از بخت  تیره  غصه ای ما کم نشد  نشد
یک روز بی  طلیعه ای  ماتم نشد نشد

انسان  دویده رفت به صوب خوشی ولی
اما  رها ز  سرزمین غم  نشد نشد

دوران  ماست  دوره  ای زخم و فریبها
دستی دلی به دیگری مرهم  نشد نشد

اهل زمین  گرفت فضارا به فهم خویش
شد  هر چه بینی حیف که آدم نشد نشد

این  زندگیست  رهگذر  لاف همدلی
کس صادقانه  همرهء درکم  نشد نشد
۱۴.۲.۲۰۱۷

چهارشنبه، بهمن ۲۰، ۱۳۹۵

کابل بی دربان ؛ انفجار در محکمه عالی کابل

غمت كابل مگر پايان نداره
و زخمت مرهم ودرمان نداره
به جانت اينقدر وحشت ودهشت
مگر دروازه ات دربان نداره؟
منير سپاس ناچيز
ايكاش هيچي نسرايم و بي سوژه مانم ولي ميهنم آرام باشد سگ هاي وحشي مذهبي كه نوكران آي اس آي و غلامان وهابيت اند از دامن پاك وطن و مردم شريفم دور باشند

سه‌شنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۹۵

کاش های کهکشانی

کاش های کهکشانی


ایکاش قد و قامت غم نارسا شود

تا آسمان شادی نفس تاز ما شود


چیزی به نام مکر ز اذهان گُم شود

اندیشه از پلیدی و پستی رها شود


ایکاش سینه ها ز حسادت و کینه ها

با دیدگاه مهر و محبت صفا شود


پیمان شکن به وعده خویش اند بیشمار

آسان خو نیست که هر کسی اهل وفا شود


ببریده از محبت و وجدان تا ابد

ممکن نبود که دوست ویار شما شود


هرگرد راه گام که شد غمگسار تو

بر چـشم انتــظار نگه تو تیا شود

منیر سپاس ناچیز

۶.۲.۲۰۱

پنجشنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۹۵

کوه دوقلو ، منیر سپاس

بودن  ما به کوه میماند
کوهِ دوقلو  کوه ِ  دو  پهلو
یکی با آبشار خوشی ،رود  بخت  نیکو  ی مان بخشد
آن یکی آتشفشان  درد  و غم
که فقط  غُصه را فوران میدهد
ماییم  در میان  این دو  سنگ گیر افتاده
چار باید زیستن ،ناچار باید زیستن *»
منیر سپاس  ناچیز
۲.۲.۲۰۱۷
* بیدل