هر گوشه اي مكان وفا خالي خالي است
اي آدمان حضور شما خالي خالي است
چيزي به نام گم شده در جيب وقت ماست
در ذهن هاچو جاي حيا خالي خالي است
درد است دسته دسته و رنج است بيشمار
در طاق چاره ، بود دوا خالي خالي است
در خواب خوابي آمـــــــــد و دادم چنين پيام
جایداد عشق پیش خدا خالی خالی است
پُنديده ايم زين همه پف هاي شخصيت
در فهم ، درك ما به ولا خالي خالي است
خشك گشته است چشمه اي اشك وعرق به دل
در ما حیاو شرم بجا خالي خالي است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر