سلام بر تو ای خواننده گران ارج این صفحه امید می برم در هر کجای که هستید خوش و خوشحال باشید زندگی تان آگنده از عطر شادمانی و دور از خارزاران غم باد! اینک غزلی را که امروز سرودم خدمت تان می نویسم.منیر سپاس .
آیه های ناز
در بارگاه شوقم جان فارغ از نیاز است
کانجانفس تپیدن خودسجده و
نمازاست
دست نگاه حیرت ، بگشوده
آســـمان را
از لطف ناتوانی دروازه
های باز است
از من طلب مدارید
جز آتشین نوشتن
از عشق جان وقلبم درسوز ودر گداز
است
در من نگاه غیبی
از نا کجا دمیده
در جان تراوش نور با آیه
های ناز است
این زندگی گدایی ست در
شش طرف ببینید
در مادیات و معنی دست
همه دراز است
منیر سپاس ناچیز
۱۷.۰۶.۲۰۱۸
۱ نظر:
منیر جان سلام! اینجا غزلی وجود ندارد.
ارسال یک نظر