سینه چاک
آتشم یا غصه را خاکسترم
شعله هاو قوغ آه را در برم
ورشکست عشقم و گنجور رد
عشق ورزی تا که کردم باورم
در دل شب ها به بال یاد ها
کوچه های کودکی را می پرم
تا رسم بر جایگاه دور دست
سینه ها ی لحظه ها می درم
آن تبحر پیشه ای عبرت منم
در لگد کوبی خود ماهرترم
منیر سپاس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر