پنجشنبه، دی ۱۹، ۱۳۹۸

شعر مکمل آرزو ها



شعر مکمل آرزو  ها   در قالب  یک  تصویر  و  نستعلیق

-->
آرزو ها*

کاش دیدار تو ای دوست مکرر میشد
و شــب تیرهء هجران  من آخر  میشد

کاش هر نامه ناخواندهء من پر میزد
پیش چشمان تو ای  یار  کبوتر میشد

کاش فردوس حضور تو در این تنهایی
بر دل و دیدهء مــن نقد و میـسر میـشد

کاش با فصل بهارینهء دیدارت باز
نفسم  مست ترین باغ  معنبر  میشد

کاش گلهای  دلاویز تقاضا  هایم
در دم خنده ء لب های تو پرپر میشد

گفتنی های پراگنده ای ذهنم  ،غزل اند
تا  گم و دود شدن صاحب دفتر میشد

غصه  های دست بدست قلب مرا شبلیدند
چه شود  روز غم هم ، اندکی ابتر میشد

دفتر شکوهء ما را چه کسی آخر کرد
دست کم کاش که اين دفترما سر ميشد
منیر سپاس
* شوربختانه این غزل  در  کتاب تاریخ  ادبیات  بلخ  نوشتهء  شاعر و  نویسنده  گرامی،صالح  محمد خلیق  بخت نشریافته  است


هیچ نظری موجود نیست: