شنبه، آذر ۲۷، ۱۴۰۰

یاد ایامی که ما

این غزل را به استقبال و با رهی  معیری سرودم  

یاد ایامی که  ما هم گلستانی داشتم

در میان لاله و گل آشیانی داشتم*


بر سر مابا عزیزان سقف الفت سایه داشت

هم به خانه هم به کوچه دوستانی داشتیم


گاه بر تخت گاه بر بام  دردل شب های خوب

در نظر خوشبختی ها را  کهکشانی داشتیم


حرف مارا  خیلی راحت همدلی ها می گرفت

در تپش ها و‌نگاه ها ترجمانی داشتیم 

در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود*

در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم*

  • ۳ مصرع ستاره  دارد  از رهی  و باقی  از این ناچیز  می باشد 

هیچ نظری موجود نیست: