شنبه، آذر ۲۷، ۱۴۰۰

ستانیدن


ستانیدن

تا  زندگی  زقلبم  پاداش  میستاند
از  گام هر نفس غم ،شاباش میستاند

هرذره نوحه خواند ،مرد شنیدنش کو؟
با هر جهیدن این عمر ،صد لاش میستاند

از دل مخواه قراری سودی ندارد ای جان
رسوایی  مــحبت ، اوباش  میستاند

مفت نیست زنده بودن در جنگل توٓحُش
ایستاده گی بودن ،پرخاش  میستاند

در چشم نا پدیداست درجانها شدیداست
ترسیــم کردن  درد ، نقاش  میستاند
منیر سپاس ناچیز ۱۳.۰۸.۲۰۱۷

هیچ نظری موجود نیست: