شنبه، دی ۲۳، ۱۳۹۶

آيينه ذات انسان

سلام به دوستان خوبم ، غزلی که همین اکنون جرم کرده ام خدمت تان می نویسم.امید میبرم مورد پسند تان قرار گیرد. از دغدغه های زندگی چند لحظه دور شوید.
آيينه ذات انسان
عشق بود آیینه ذات من
عاشقی شد لایق حالات من
جوهر ایجاد من از روح کیست؟

زندگي باشد زكرامات من
بوده به لاهوت پر از لحن مهر
نيست كسي قرب مقامات من
در تپش ام ثروتي با زندگي ست
ياد صنم گشته وجوهات من
مست شود حيرت و آواره گي
تا شنود بانگ خرابات من
ناچيز منير سپاس ١٢.١.٢٠١٨

هیچ نظری موجود نیست: