بازنده گان
در زادگاه خورشید افسرده گی رسیده
از سوی تاریکی تیر ، بر زنده گی رسیده
بر باغ کشور جان ،بر سنگوارغوانها
از وحشت تعصب آزرده گی رسیده
امروز امید ها را در یاس گور کردیم
از همت شکسته ، دل خورده گی رسیده
ما صید اعتبار یم نیرنگ را شکاریم
درمانده گی پاکان از ساده گی رسیده
آرش به داستان ها ،رستم به چاه کینه
برد و شهامتی نیست بازنده گی رسیده
تاریکی آفتاب است ازشش طرف به شهرم
راه سپید مارا ،پیچیده گی رسیده
منیر سپاس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر