از درد جانکاهی ، آه در جگر نمانده
در چشم های خشکم یک اشک تر نمانده
گهواره دار شیرین ، تا درد تلخ دارد
بر کودک حزینش ، دم با شکر نمانده
دیوار استقامت تنها شده خدایا
در چشم انتظارش جز رهگذرنمانده
آن ماه کامل من ، باریک آسمان شد
تا من بخود بیایم از او اثرنمانده
یلدا ز درد مادر ، نوری به من ندارد
بر آفتاب امید گویی شرر نمانده
منیر سپاس ۲۰.۱۲.۲۰۱۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر