جمعه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۹۳

در آغوش غزل ها ی کهن ، که همیشه تازه اند

دوستان عزیز رابه  خوانش چند غزل ا ز متقدمین غزل ، در زبان شیرینی فارسی دعوت میکنم
سفرهء سخنم را با غزلی از انوری شاعر قرن ششم به چشمان نازنین تان پهن می کنم

 ای دیر به دست آمده بس زود برفتی
آتش زدی اندر من و چون دود برفتی

چون آرزوی تنگدلان دیر رسیدی
چون دوستی‌ سنگدلان زود برفتی

 زان پیش که در باغ وصال تو دل‌ من
از داغ فراق تو بر آسود برفتی

ناگشته من از بند تو آزاد بجستی
ناکرده  مرا وصل تو خشنود برفتی

 آهنگ به جان من دلسوخته کردی
چون در دل‌ من عشق بیفزود برفتی

این شعررا به صدای دلنشین مرحوم محمد رحیم ساربان، در نشانی زیرین می توانید بشنوید




این سلسه ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست: