سه‌شنبه، بهمن ۱۹، ۱۴۰۰

کوه از دست کاه می سوزد


آه خورشید
سر نوشت سوختن از هرزه کاهی یافتم
سوختم آخر چنان ،بخت سیاهی یافتم

با نجابت این منم تاریکی تاریخم چه کرد؟
با همه دانش شکستن را سپاهی یافتم

زادگاه روشن من را گرفت تاریکی ها
ساده لوح ،ساده دلی را من گناهی یافتم

ساختم پهلوی مار خوش و خط خال ضحاک
من ز ترک خانه سالها سر پناهی یافتم

آنقدر بر خویشتن گشتیم چیره از خرددر پای خود
از جهالت بر سر خود پادشاهی یافتم
منیر سپاس ۲۴.۱.۲۰۲۲

هیچ نظری موجود نیست: