به سرزمین خورشید
یکسو گرگان یکسو غفلت در بدخشان خون ما
ریختند ، روباه
به ارگ است رهبر بدگون ما
زخم و بیماری
مایان از مداوا خارج است
روزگار دیگر
چه خواهد از دل پر خون ما
غیر جنگ غیر
تباهی یا فرار مغز ها
کم ندارد کم
ندارد مدرک و مضمون ما
دیگران با
روشنایی ، روشنایی ها کنند
مانده ایم
در عصر سنگ و تاریکی افزون ما
ارگ را از نوکر
بیگانه خالی کس نکرد
فهم پوچ پیوسته باشد هر کجا مدیون ما
منیر ناچیز
26.07.2015
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر