چهارشنبه، دی ۱۵، ۱۳۹۵

غزل فارسی منیر سپاس ( جناب زندگی)

دوستان  ورجاوند  و گرانسنگ  اینک دومین غزل گونه ای  سال ۲۰۱۷ را  خدمت تان می نویسم امیدوارم  مورد پسند تان قرار گیرد. با  محبت 

جناب  زندگی

پر برآمد  گشته است اضطراب زندگی
فصل آسایش  کجاست در کتاب زندگی؟

مزد بودنها ی ما  نیست جز نقد  امید
این بود تنخواه ما از  جناب زندگی

ساحل خشک  نگاه  موجها  را  می رسد
هر نفس هشیار باش  ای حباب زندگی


از عدم آمد نشان  ماو منها شد  عیان
از حقیقت  تا  گمان  شد خراب  زندگی

ذره  ها پندیده اند خیلی  از باد غرور
گویی یک  چیزی  شدند در حساب زندگی

بر دلم از جوش درد  خم به خم دارد تپش
بیخودی  نوشیده  ام   از شراب زندگی

زیر  خاکستر  و  خاک در دیاران  خموش
داغ حسرت   کرده  اند رختخواب زندگی
 منیر  سپاس ناچیز
۴.۱.۲۰۱۷

هیچ نظری موجود نیست: